حس مقدس

بیا تا بارانی ترین احساس را بباریم...

حس مقدس

بیا تا بارانی ترین احساس را بباریم...

عشق خدایی

چشم تو از کهکشان راه شیری هم سرست

پیش چشمان تو یاس و ناز و مریم پرپر است

من نمی دانم چه رازی بین عشق و اسم توست

اسم تو از هر چه زیبا دیده ام زیباتر است

سلام پاکترینم...

دلم خیلی هواتو کرده.اگه می بینی کم سراغت میام اگه می بینی هر روز و هر ثانیه لبام نمی گن اونی رو که تو لیاقتشو داری.واسه اینه که کم آوردن...واسه اینه که همه گفته ها و ناگفته ها رو تو بهتر از من می دونی.انقدر دلت شفاف و زلاله که آینه همه خوبیها و حرفای قشنگه.

عزیزم اگه می بینی این روزا کمتر پیشت میام توروخدا یه وقت نذاری به حساب فراموشی...یه وقت نذاری به حساب اینکه حالا اونی رو که باید باشه دوباره پیدا کرده و نیمه وجودیش یادش رفته.نه گلم...هر کی ندونه تو که خوب می دونی من بدون نیمه ام طاقت نمیارم.وجود تو انقدر مقدسه که دوست ندارم با دوست دارمهای تکراری اذیتت کنم.گذاشتم به عهده دلم که می دونم با دلت خوب از پس این کار بر میان...اونا همو خوب می فهمن.می دونن چیکار کنن و چی بگن که نه تکراری باشه و نه فراموشی به حساب بیاد...

می دونم امروز اولین امتحانته.به جبران همه اون دعاهایی که واسه امتحانام کردی می خوام برات ...هر چند تو و اون دلت نیاز به دعای یه گناهکار ندارید اما من می خوام که مثل همیشه کم نیارم...

چقدر فاصله امون زیاده خوش به حال دلم که هر لحظه پیش توئه کاش منم...

                                                                                دوستت دارم عشق خداییم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد